سود

(اِ) در مقابل زیان و به عربی نفع گویند.
(برهان). پهلوی «سوت» (نفع، فایده)، ریشهٔ
اوستایی «ساو» (فایده بردن)، رجوع شود به


نیبرگ ص ۲۰۹، بلوچی «سوت»،
«سیت». (از حاشیهٔ برهان قاطع چ معین).
نفع. فایده. ضد زیان. حاصل. منفعت. ...

(ع اِمص) مهتری. داوری. (ناظم
الاطباء). مهتری. (منتهی الارب). || (ص، اِ)
جِ اسود به معنی سیاه. (غیاث) (آنندراج):
تا بزاید در جهان جان وجود
بس نماید اختلاف بیض و سود.مولوی.

(فرانسوی، اِ) (اصطلاح کیمیا) اکسید
سدیوم که حاصل میشود از خاکستر نباتات
بحری. (ناظم الاطباء).

(مص مرخم، اِمص) آسودن. زندگی
کردن. مخفف آسود:
من نیارم در جهان بی آب سود
زآنکه زاد و بود من در آب بود.
عطار (منطق الطیر).

(ع مص) مهتر شدن. (منتهی الارب).
مهتر گردیدن. (از ناظم الاطباء).
- ایام السود؛ روزگار بدبختی و نامساعدی
و منحوس. (ناظم الاطباء).
- سودالاکباد؛ دشمنان. (ناظم الاطباء).
- سودالبطون؛ لاغر. ...

[ سَ ] (ع اِ) روی کوه هموار. (منتهی
الارب) (آنندراج). سطح هموار و مستوی از
کنار کوه. (ناظم الاطباء). || سنگریزه های
سیاه ناک. (منتهی الارب) (آنندراج).
|| (مص) خوردن آب که ...

[ سَ وَ ] (اِ) سبد و آن ظرفی است که از
چوبهای باریک و نرم بافند. (برهان). سبد.
(آنندراج) (فرهنگ رشیدی).

[ په . ] (اِ.) 1 - فایده ، نفع . 2 - ربح . 3 - حاصل ، محصول . 4 - فتح ، پیروزی .

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca سود sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki سود sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.