سرباز

سرباز nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca سرباز nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ سَ ] (نف مرکب، اِ مرکب) آنکه سر
خود را ببازد، از عالم جانباز. (آنندراج):
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع.
حافظ.

|| در بازیهای ورق، ورقی که ...

[ سَ ] (ص مرکب) روشن. صریح.
بدون پرده. فاش :
مگو از هیچ نوعی پیش زن راز
که زن رازت بگوید جمله سرباز.عطار.

[ سَ ] (اِخ) یکی از بخشهای
پنجگانهٔ شهرستان ایرانشهر. آب آن از یک
رودخانه بنام رود سرباز است که از چندین
شعبه تشکیل شده است. محصول عمدهٔ آن
غلات، خرما، برنج، لبنیات. بخش سرباز از
یک دهستان بنام دهستان ...

(سَ) (ص مر.) 1 - هر یک از افراد سپاه و لشکر. 2 - چیزی که سرش باز باشد، سرگشاده .
3 - جایی که سقف نداشته باشد.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca سرباز sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki سرباز sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful