زمین

زمین nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca زمین nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ زَ ] (اِ) ترجمهٔ ارض، در زمی گذشت.
(آنندراج). بمعنی معروف است و این مرکب
است به لفظ «زم» که بمعنی سردی است و «یا
نون» نسبت، چنانکه در سیمین و زرین. چون
جوهر ارض سرد است، لهذا به این ...

[ زَ ] (ع ص) برجای مانده. (منتهی
الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). ج، زَمنی ََ. (ناظم الاطباء) (اقرب
الموارد). کسی که پای او شل شود و از جای
خود حرکت نتواند کرد او را زَمِن ...

[ زُ مَ ] (ع اِ) اندک وقت و گاهی به
تراخی اراده کنند. (منتهی الارب) (آنندراج).
مصغر زمان، اندک وقت و وقت کمی: لقیته
ذات الزمین؛ یعنی دیدار کردم او را در یک
زمانی پیش از این. (ناظم ...

[ زَ ] (اِخ) سیاره ای که ما در آن منزل
داریم و از آن نشو و نما می کنیم... در مدت
۲۴ ساعت یکدفعه بر دور خود می گردد و در
مدت ۳۶۵ روز و شش ساعت و چند ...

(زَ) [ په . ] (اِ.)1 - سومین سیاره از سیارات منظومه شمسی به نسبت دوری از خورشید.
2 - مساحتی از خاک که در آن کشت و زرع می کنند. 3 - خاک . ؛ ~ و زمان کنایه از: همه
جا و همه چیز. ؛ ~ را به آسمان دوختن کنایه از: دست به کار محال زدن و به قصد پیروز
شدن از هیچ تلاشی فرو گذار نکردن .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca زمین sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki زمین sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful