ذوالقدر

ذوالقدر nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca ذوالقدر nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ ] (اِخ) یکی از ایلات هفتگانهٔ
ترک، در سپاه صفویّه. رجوع به استاجلو
شود.

[ ] (اِخ) نام قریه ای در ۵۳۸
هزارگزی طهران میان کتانو و جرغول. و آنجا
ایستگاه راه آهن است.

[ ] (اِخ) (علاءالدوله) «گفتار در
بیان جشن فرمودن شاه گیتی فروز در روز
نوروز و توجه نمودن جهة دفع شر علاءالدوله
ذوالقدر به مساعدت بخت فیروز».... پادشاه
آفاق [ شاه اسماعیل ] از یورت قشلاق بیرون
خرامیده در مرغزاری که ...

[ ذُلْ قَ دَ ] (اِخ) زین الدین قرجه.
او در اوّل رئیس قبیله ای از تراکمه بود و در
۷۸۰ هـ . ق. ابتدا مرعش و سپس البستان را
مسخر کرد و در۷۸۷ درگذشت. و مؤسس
حکمرانان ذوالقدریه او باشد. رجوع ...

[ ذُلْ قَ دَ ] (اِخ) یعقوب خان. از
امراء عصر شاه عباس، که در سال ۹۹۹ هـ . ق.
دم از خودسری و نافرمانی میزد، و در یکی از
قلاع فارس متحصن شده بود در همان سال،
شاه عباس برای تسخیر استخر ...

[ ] (اِخ) نام قبیله ای است و در
شرح احوال تیمور گورکان نام آن قبیله آمده
است. صاحب حبیب السیر در وقایع سال
۸۰۳ می آورد: روز شنبهٔ چهارم شعبان موافق
اوائل ئیلان ئیل رایت مراجعت برافراشت
[ تیمور ...

( ~. قَ) [ ع . ] (ص مر.) 1 - توانا. 2 - صاحب بزرگواری .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca ذوالقدر sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki ذوالقدر sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful