دانه

دانه nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca دانه nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ نَ ] (اِخ) نام دیهی در
هفده فرسنگی نیشابور، میان نشابور به ترشیز.
(نزهةالقلوب چ اروپا مقالهٔ سوم ص ۱۷۸).

[ نَ ] (اِخ) نام دیهی ظاهراً به
خوارزم. (تاریخ جهانگشای جوینی ج ۲
ص ۷۳).

[ نَ ] (اِخ) نام خاندانی باستانی.
گرشاسب در ضمن فتوحات خود پسری از
این خاندان را کشته است. (مزدیسنا و تأثیر
آن در ادب فارسی چ ۱ ص ۴۲۰).

[ نَ ] (اِخ) دان . نام یکی از پسران
یعقوب :
ز بلهان دو فرزند مردانه بود
هنرمند نفتالی و دانه بود.
شمسی (یوسف و زلیخا).

رجوع به دان شود.

[ نَ / نِ ] (اِ) مطلق حبوب خوردنی از

























گندم و جو و ...

[ نَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور.
واقع در ۸هزارگزی باختر قدمگاه. جلگه
است و معتدل و دارای ۱۸۰ سکنه. آب آن از
قنات است و محصول آنجا غلات و شغل
مردمش زراعت ...

[ نَ / نِ ] (اِ) در لغت آذری مقابل مایه
بمعنی شتر نر و گاو جوان نر است و این کلمه
از دَئنو و دنوتک پهلوی است. بترکی
(متأثر از آذری) گویند: اوغلان! دانه نی ...

[ نَ / نِ ] (اِ) هر یک از برآمدگی های
خرد در بدن هنگام ابتلای ببرخی از بیماریها
چون آبله و آبله مرغان و جز آن. برآمدگیهای
ریزه و خرد که گاه ابتلای به آبله مرغان و
سرخک ...

(نِ) [ په . ] (اِ.) 1 - هستة میوه . 2 - یک عدد از غله ، حب .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca دانه sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki دانه sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful