داغ

داغ nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca داغ nə mənasıdır? Farsca - Farsca

(ص، اِ) نشان. (برهان). علامت و
نشان چیزی. سمة. (منتهی الارب) (دهار).
وسم. کدمة. دماع. (منتهی الارب). نشان
چیزی بر چیزی. چنانکه در حوض یا
آب انبار گویند: داغ آب تا فلان حد پیداست؛
یعنی نشان آب. و بعضی گفته اند داغی ...

[ په . ] (اِ.) سوزاندن جایی از بدن حیوان یا برده با آهن تفته و مانند آن .

[ تر. ] (اِ.) کوه ، جبل .

[ په . ] (ص .) 1 - بسیار گرم ، سوزان . 2 - (مجازاً) پررونق . 3 - هیجان انگیز. ؛~
دل کسی را تازه کردن باعث یادآوری و تجدید غمی شدن که او در گذشته تحمل کرده است .
؛ ~ چیزی را به دل کسی گذاشتن کسی را از داشتن چیز دلخواهش محروم کردن . ؛~ پیشانی
نشانی که به سبب سجده کردن بسیار در پیشانی می افتد.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca داغ sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki داغ sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful