خانه

[ نِ ] (اِخ) موضعی است در سر حد
ایران و عراق، بر سر راه قدیمی که عراق و
سوریه را به ایران مربوط میسازد. (از
جغرافیای غرب ایران ص ۲۵۵). این محل در
هفتاد هزارگزی حیدرآباد و ۱۳۶ هزارگزی
سرحد عراق واقع ...

[ نِ ] (اِخ) محلی است به فاصلهٔ ۹
هزارگزی جنوب علاقهٔ شیرزاد از اعمال
حکومت درجه اول خوگیانی ولایت مشرق،
واقع در ۶۹ درجه و ۵۴ دقیقهٔ طول شرقی و
خط ۳۴ درجه و ۱۱ دقیقه و ۴۵ ثانیهٔ عرض
شمالی. ...

[ نِ ] (اِخ) قریه ای است در هفت
هزارگزی غرب حکومت درجهٔ ۴ کرخ از
اعمال هرات واقع در خط ۶۲ درجه و ۳۹
دقیقه و ۴۸ ثانیهٔ طول شرقی و خط ۳۴ درجه
و ۲۹ دقیقهٔ ...

[ نَ ] (اِخ) دهی است از دهستان پیران
بخش حومهٔ شهرستان مهاباد، واقع در ۶۰
هزارگزی باختر مهاباد و مسیر شوسهٔ خانه به
نقده. این ده در جلگه قرار دارد و آب و
هوایش سرد و سالم است. سکنهٔ آن ...

[ نَ / نِ ] (اِ) آن جایی که در آن آدمی
سکنی می کند. (ناظم الاطباء). سرا. منزل.
مستَقَرّ:

برگزیدم بخانه تنهایی
از همه کس درم ببستم چست.شهید بلخی.
کنون همانم و خانه همان و شهر همان ...

(نِ) [ په . ] (اِ.) 1 - اتاق . 2 - سرای ، دار. ؛~ بخت رفتن کنایه از: شوهر کردن .

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca خانه sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki خانه sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.