حل

حل nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca حل nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ حُ ل ل ] (ع اِ) اسبان که پی آنها سست و
فروهشته باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). و
آن جمع احل است. (منتهی الارب).

[ حِ ل ل ] (ع ص، اِ) آنچه بیرون حرم
است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (غیاث)
(آنندراج).
- اشهر حل؛ مقابلِ اشهر حرم. ماههای
حلال. مقابلِ ماههای حرام.
|| مرد بیرون آمده از ...

[ حَ ] (ع صوت) کلمه ای است که بدان
شتران را زجر کنند تا تیز روند. حل حل به
تنوین نیز چنین است. (منتهی الارب).

[ حَ ل ل ] (ع اِ) روغن کنجد. (منتهی
الارب) (غیاث) (آنندراج). به لغت حجاز
سمسم غیرمقشر و به اصطلاح اکسیریان زیبق
را نامند. (تحفه). || (مص) دویدن. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد) (غیاث) ...

(حَ لّ) [ ع . ] (مص م .)1 - گشودن ، باز کردن . 2 - گداختن .

(حِ لّ) [ ع . ] (مص ل .)حلال شدن ، حرمت .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca حل sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki حل sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful