حکم

حکم nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca حکم nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ حَ کَ ] (اِخ) الزرقی. یکی از اصحاب
است. پسرش مسعودبن الحکم یک حدیث از
وی روایت کرده است.

[ حَ کَ ] (اِخ) الانصاری، مکنی به
ابوعبداللََّه. یکی از صحابه است و در غزای
احد حضور داشته و نوه اش ابویحیی مطیع از
وی احادیثی روایت کند. (الاصابة).

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن هشام. سوم پادشاه از
ملوک اموی اندلس و نوهٔ عبدالرحمن بن
معاویةبن هشام بن عبدالملک بن مروان،
مؤسس سلسلهٔ نامبرده است. وی در تاریخ
۱۸۰ هـ . ق. پس از مرگ پدر بتخت سلطنت
نشست ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن هشام نام شخص
ملحد و کذّابی است که در زمان مهدی از
خلفای عباسی در خراسان پدید آمد و معتقد
به تناسخ بود و بدعوی الوهیت برخاست و
علم عصیان و طغیان نسبت بخلفای عباسی ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن موسی، مکنی به
ابوصالح. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن مینا. یکی از اصحاب
است و پاره ای از احادیث از او روایت شده
است. رجوع به الاصابة شود.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن معمربن قنبربن
جحاش بن سلمةبن ثعلبه بن مالک بن
طریف بن محارب الخضری. نسب وی را
یاقوت در معجم الادباء بدین گونه نوشته و
گمان میرود وی همان ابن قنبر باشد که از
مشاهیر شعرا در ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن معبدالاصفهانی،
مکنی به ابی عبداللََّه. از شاعران است. وی
بعربی شعر می گفت. (ابن الندیم).

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن محمدالنصری، مکنی
به ابی نصر. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن معاذ، مکنی به
ابی معاذ. محدث است. رجوع به ابومعاذ شود.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن مبارک بلخی، مکنی
به ابی صالح. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن محمد المازنی. یکی
از مشاهیر شعرای عرب است. وی در اواسط
قرن دوم هجری در زمان سفاح میزیست.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن کیسان. یکی از
صحابه است. مولای هشام بن المغیرة پدر
ابوجهل بوده. یک سریه از عساکر مسلمین
وی را اسیر نموده نزد حضرت محمد(ص)
آوردند و ایمان آورد و سپس در وقعهٔ بئر
مؤته بشهادت رسید. ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن قاسم الحنفی، مکنی
به ابی عزة. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن قنبر مازنی. رجوع به
ابن قنبر مازنی شود.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن فروخ الغزال، مکنی به
ابی بکار. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عمیرالثمالی یکی از
صحابه است. وی در جنگ بدر حضور داشت
و سپس در حمص سکونت گزید. از این رو
وی را از اهالی شام شمرده اند. موسی بن
ابی حبیب از وی احادیثی روایت ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عیینه مولی کنده. از
فقیهان بزرگ است. گویند وی و ابراهیم نخعی
در یکشب متولد شدند، لیکن او نزد ابراهیم
فقه آموخت و به سال ۱۱۵ هـ . ق. بمرد.
(طبقات الفقهاء ص ۶۲، ۶۳).

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عمروبن مجدع
غفاری. یکی از صحابه است. وی برادر
رافع بن عمرو بود. پس از رحلت حضرت
رسول(ص) در بصره سکونت گزید و در زمان
خلافت معاویه سهواً از طرف زیاد به
والیگری ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عطیة الدباغ، مکنی به
ابی عزة. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عمرالرعینی شامی،
مکنی به ابی سلیمان. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه خراسانی،
قاضی بلخ، مکنی به ابی مطیع. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عبدل بن جبلة بن
عمروبن ثعلبه. از شاعران بزرگ دربار امویان
است. نسبت وی بخزیمةبن مدرکة اسدی
فاخری کوفی میرسد. وی شاعری نیکو و
هجاء بود. ابن زبیر وی را از ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه العجلی، مکنی
به ابی نعمان. محدث است و از شعبه روایت
کند.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه بن سعد الایلی،
مکنی به ابی عبداللََّه. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه بن سعد
خطاف، مکنی به ابی سلمة. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عبدالرحمن بصری
انصاری، مکنی به ابی غسان. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه مکنی به
ابی حمدان. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن طهمان، مکنی به
ابی عزة. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن ظهیر، مکنی به
ابی محمد. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن سلیمان جبلی.
محدث است. و جَبُّلی قریه ای است بر ساحل
دجله.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن سنان، مکنی به
ابی عوان. محدث است.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن صلت بن مخرمةبن
المطلب القرنی. یکی از صحابه است. او در
غزای خیبر حضور داشت زمانی که از طرف
محمدبن حذیفه مأمور عزیمت بعریش و
ملاقات عمروبن العاص شده بود بوکالت
والیگری مصرش انتخاب نمودند ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن سلیمان نام پسر
سلیمان برادر پادشاه نهم از ملوک امویه
اندلس است که نه خود و نه پدرش هیچکدام
بسلطنت نرسیدند، ولی پسری سلیمان نام
داشت که بعد از هشام بن حکم المستنصر
بلقب المستعین ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن سفیان یا سفیان بن
الحکم الثقفی. یکی از صحابه است و پاره ای
از احادیث شریفه را روایت نمود.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن حارث. یکی از
اصحاب است و در اکثر غزوات در حضور
حضرت نبوی بود. بعداً در بصره سکونت
گزید و ناقل برخی از احادیث شریفه میباشد.

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن سعیدبن العاص بن
امیةبن عبدشمس. یکی از صحابه است از
مکه بمدینه هجرت گزیده بخدمت رسول اللََّه
رسید و از طرف آنحضرت موسوم به عبداللََّه
شد. در غزای بدر و بنا به روایتی موته ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن ابی العاص الثقفی.
یکی از صحابه و برادر عثمان بن ابی العاص
است. در زمان عمر برادرش والی عمان و
خودش والی بحرین شد. در جهت عراق
فتوحات بسیار نمود و آنگاه ساکن بصره
گردید. ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن ابی العاص بن امیةبن
عبدشمس. یکی از اصحاب و پدر مروان و
عموی عثمان است. روز فتح مکه به دین
اسلام درآمد. سپس پاره ای از اسرار حضرت
رسول را افشا نمود و تقلید ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن ابان، مکنی به
ابوعیسی. اسحاق گوید: از مشایخی شنیدم
میگفتند حکم بن ابان سید مردم یمن بود. وی
نماز میخواند و چون او را خواب میگرفت
خویش را در دریا میانداخت و میگفت ...

[ حَ کَ ] (اِخ) ابن ابی الحکم. یکی از
صحابه است و در غزای تبوک حضور داشت.

[ حَ کَ ] (اِخ) نامی از نامهای
خدای تعالی. (مهذب الاسماء).

[ حَ کَ ] (اِخ) روستایی است به یمن.
(از معجم البلدان).

[ حَ کَ ] (اِخ) پدر حی یی از یمن.
(منتهی الارب).

[ حِ کَ ] (ع اِ) جِ حکمت. (دهار):
کف کافیش بحری از جود است
طبع صافیش گنجی از حکم است.معزی.
این کتاب کلیله و دمنه فراهم آورده حکماء و
براهمهٔ هند است در انواع مواعظ و ابواب
حکم و ...

[ حَ کَ ] (ع ص، اِ) داور. حکم کننده.
(منتهی الارب). حاکم. قاضی.
داوری کننده :
مر او را گزید احکم الحاکمین
بحجت میان خلائق حکم.ناصرخسرو.
جز حق حکمی که حکم را شاید نیست
هستی که ز حکم او برون ...

[ حُ ] (ع مص) حکومت. امر. مثال
فرمودن. احتکام. تحکم. (تاج المصادر
بیهقی). امر کردن. فرمان دادن. حکم کردن.
(زوزنی). حکم راندن. || (اِ) فرمان. دستور.
ج، احکام :
مه و خورشید با برجیس و بهرام ...

[ حَ ] (ع مص) لگام بر دهن اسپ کردن.
(تاج المصادر بیهقی). لگام در دهن اسب
کردن. (غیاث) (اقرب الموارد). حکمة؛لگام
در دهن اسپ کردن. حکم فرس؛ کام ساختن
برای لگام اسپ. حکمة؛ لگام در دهن اسپ
کردن. ...

(حُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - امر، فرمایش . 2 - داوری ، قضاوت . 3 - منشور، فرمان .

(حَ کَ) [ ع . ] (ص .) داور.

(حِ کَ) [ ع . ] (اِ.) جِ. حکمت ؛ اندرزها، پندها.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca حکم sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki حکم sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful