چوگان

(اِخ) دهی است از دهستان
فعلی کری بخش سنقر کلیائی شهرستان
کرمانشاه. ۸۳۵ تن سکنه دارد. از قنات و
چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات،
حبوبات، توتون و انگور است. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۵).

(اِخ) دهی است از دهستان وفس
عاشقلو بخش رزن شهرستان همدان. ۳۱۶ تن
سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود.
محصولش غلات، لبنیات و انگور است. (از
فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۵).

(اِ) نام آهنگی از آهنگهای
موسیقی. رجوع به آهنگ شود.

(اِخ) دهی است از دهستان حمزه
بخش لوکمرهٔ شهرستان محلات. ۲۹۲ تن
سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود.
محصولش غلات، بنشن، پنبه، چغندر و انگور
است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۱).

[ چَ / چُو ] (اِ مرکب) (از: چوب +
گان، پسوند نسبت) در پهلوی چوپگان ،
چوپگان ، چوبکان ، معرب آن صولجان
است و کلمهٔ فرانسوی شیکان از فارسی
مأخوذ است. (حواشی برهان). چوب بلند
سرکجی است که ...

(چُ) [ په . ] (اِمر.) چوبی که دستة آن راست و باریک و سرش اندکی پهن و خمیده است و
ب ا آن در بازی چوگان ، گوی را زنند.

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca چوگان sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki چوگان sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.