چشمه

[ چَ / چِ مَ / مِ ] (اِخ) محلی است که مرکز پادگان تیپ خاش شهرستان زاهدان میباشد و در ۶ هزارگزی باختر خاش، کنار راه فرعی خاش به نرماشیر و بم واقع شده. دامنهٔ کوه و
گرمسیر است ...

[ چِ مَ / مِ ] (اِخ) دهی از دهستان ولدیان بخش حومهٔ شهرستان خوی که در ۱۵ هزارگزی شمال خاوری خوی و ۲ هزارگزی جنوب راه شوسهٔ مرند به خوی واقع است دامنه ایست
معتدل و ۱۹۸ تن ...

[ چَ / چِ مَ / مِ ] (اِخ) ده کوچکی است از بخش راور شهرستان کرمان که در ۲۳ هزارگزی جنوب باختری راور و ۱۹ هزارگزی راه فرعی کرمان به راور واقع است و ۲ خانوار سکنه
دارد. ...

[ چَ / چِ مَ / مِ ] (اِخ) دهی جزء دهستان سربند بالا بخش سربند شهرستان اراک که در ۴۲ هزارگزی باختر آستانه و ۷ هزارگزی جنوب راه بروجرد به اراک واقع است. کوهستانی و
سردسیر است و ۱۱۷ ...

[ چَ / چِ مَ / مِ ] (اِخ) دهی جزء مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک که در ۵۴ هزارگزی جنوب خاوری فرمهین و ۲ هزارگزی راه شوسهٔ اراک به قم واقع است. دامنه و سردسیر
است و ۷۱۵ ...

[ چَ / چِ مَ / مِ ] (اِ) جائی که آنجا آب جوشد و روان شود. (برهان). بمعنی چشمهٔ آب معروف است. (انجمن آرا). چشمهٔ آب که منبع آب است. (آنندراج). آنجایی از زمین که از آنجا
آب جوشد ...

(چَ مِ یا چَ مَ) [ په . ] (اِ.) 1 - جایی از زمین یا کوه که به طور طبیعی آب از آن
بیرون آید. 2 - سوراخ ریز. 3 - منبع ، اصل . 4 - آب اندک . 5 - چیز اندک . 6 - قسم
، نوع . 7 - ممر معاش .

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca چشمه sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki چشمه sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.