جنگ

جنگ nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca جنگ nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ جُ ] (اِخ) دهی از دهستان
چولائی خانهٔ بخش حومهٔ شهرستان مشهد
واقع در ۲هزاروپانصدگزی باختر مالرو
عمومی مشهد به کلات. موقع جغرافیایی آن
دره و هوای آن سردسیری. سکنهٔ آن ۵۳ تن.
شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو
دارد. ...

[ جَ ] (اِ) جدال و قتال. (برهان).
کارزار. ستیزه. نبرد. (ناظم الاطباء). ناورد.
پیکار. غزوه. حرب. رزم. هیجاء، و با لفظ
کردن و آوردن و پیوستن و افتادن و داشتن
مستعمل میشود. (آنندراج از
بهارعجم):
ولیکن چو در جنگ خواری بود
گه آشتی ...

[ جُ ] (اِ) شتری که هنوز او را بزیر بار
نکشیده باشند. || کشتی و جهاز بزرگ.
(برهان). سفینه. (فرهنگ فارسی معین).
چُنگ. || بیاض بزرگ (برهان). دفتری
که در آن اشعار و مطالب دیگر ...

(جُ) (اِ.) 1 - کشتی . 2 - دفتری که در آن اشعار و مطالب دیگر نوشته شود. 3 -
مجموعه ای از برنامه ها دربارة موضوعی خاص مانند: جُنگ هنر. 4 - آلبوم عکس ها و
تصویرها.

(جَ) (اِ.) 1 - جدال ، ستیز. مق آشتی . 2 - ناسازگاری ، کشمکش . 3 - برخورد مسلحانه
. مق صلح . ؛ ~ زرگری جنگ ساختگی و مصلحتی با کسی برای فریب دادن دیگران . ؛~ روانی
تبلیغات و سایر اقدامات طرح - ریزی شده که به منظور نفوذ در عقاید، احساسات ، رفتار
و تمایلات گروه های هدف اجرا می شود. ؛~ سرد جنگی که ضمن آن کشورها به جای توسل به
زور به جنگ های تبلیغاتی و روانی علیه یکدیگر اکتفا می کنند.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca جنگ sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki جنگ sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful