جعبه

[ جَ بَ / بِ ] (از ع، اِ) تیردان. ترکش.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). کنانه. شغا.
کیش. وفضه :
گر نیست به جعبه ش در چون تیر جوابی
کس دست نگیرند ز تیر و ز نبالش.
ناصرخسرو.
از جوشن خصم جعبه گردد
تیر تو ...

(جَ بِ) [ ع . جعبة ] (اِ.) 1 - تیردان . 2 - صندوقچه ، هر چیز قوطی مانند. ؛ ~سیاه
اسبابی به صورت یک واحد کامل الکترونیکی در وسی له های پرنده برای گردآوری اطلاعات
از عملکرد وسیله در جریان پرواز، به ویژه در فهم علت سقوط . ؛ ~تقسیم قاب سرپوشیده
ای برای انتقال یا انعشاب مدارهای الکترونیکی . ؛ ~ابزار جعبه ای برای نگهداری و
حمل ابزارهای دستی .

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca جعبه sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki جعبه sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.