تم

[ تِ م م / تَ م م / تُ م م ] (ع ص) و بکسر
فصیح تر است. تمام. یقال: ابی قائلها الا تماً و
تمام. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از
آنندراج) (از اقرب الموارد).
|| ...

[ تِ م م ] (ع اِ) تبر. || بیل. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| صلی الله علیه و آله و سلم تمام خلقت. (ناظم الاطباء).
|| ...

[ تَ م م ] (ع اِ) اسم جمع تُمَّة یعنی
پاره هایی از موی و مانند آن بکسی دهند تا
بدان گلیم خود را درست و تمام سازد. (از
منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).

[ تَ م م ] (ع اِ) پرنده ای است به اندازهٔ بط با
رنگی سپید و گردنی دراز و منقاری سرخ. (از
صبح الاعشی ج ۲ ص ۶۴).

[ تَ م م / تِ م م / تُ م م ] (ع مص) کامل و
تمام گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تمام کردن چیزی
را و استمرار کردن بر وی. ...

[ تُ ] (اِ) نوک آهنین تیر. (ناظم الاطباء).

[ تِ ] (اِ) میوهٔ درخت سماق. (ناظم
الاطباء).

[ تَ ] (اِ) آفتی است که در چشم پیدا
می شود مانند پرده و آن را به عربی غشاوه
گویند. (برهان) (آنندراج) (از انجمن آرا) (از
فرهنگ رشیدی) (از ناظم الاطباء). و یا
کدورت جلیدیه که آب مروارید ...

(تِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - موضوع اساسی ، مایه . 2 - زمینه .

(تَ) [ په . ] (اِ.) 1 - تیرگی چشم ، بیماری ای که باعث نابینایی و کمی دید می شود.
2 - تاریکی ، سیاهی .

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca تم sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki تم sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.