تان

(اِخ) مرکز ناحیه ای در ایالت «رن
علیا» و بر کنار رود «تور» واقع است.
دارای ۶۵۵۷ تن سکنه و کارخانه های
نساجی و بافندگی و نخ ریسی است. از آثار
تاریخی آن کلیسای «سن -تیه» است (قرن ...

[ نِ ] (ع ضمیر) تثنیهٔ مؤنث ذا. (ناظم
الاطباء).

(ضمیر) ضمیر مخاطب و جمع مخاطب
هم هست همچو: خودتان و همه تان. (برهان)
(آنندراج). ضمیر جمع مخاطب است بمعنی
شما و شما را که ملحق به اسماء و افعال
میشود مثل اسبتان و گفتمتان. (فرهنگ
نظام)... و ضد این «شان» ...

(اِ) دهان باشد. (فرهنگ جهانگیری)
(برهان) (از فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء)
(آنندراج):
کوچک تانی که در حکایت
ریزد همه دُرهای مکنون.
عماد (از فرهنگ جهانگیری).

|| بعضی اندرون دهن را گفته اند. (برهان)
(آنندراج). رجوع به ناظم الاطباء شود.

(اِ) تارهای طولانی را گویند که
جولاهگان به جهت بافتن ترتیب داده اند و آن
را تانه و فرت و فلات نیز خوانند. (فرهنگ
جهانگیری). تار که ریسمان های طول پارچه
است. (فرهنگ نظام)... تار را نیز گویند که ...

(اِ.) دهان ، فم .

(اِ.) تار؛ مق . بود. رشته ای چند که جولاهگان از پهنای کار زیاد آورند و آن را
نبافند.

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca تان sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki تان sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.