پک

پک nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca پک nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ پِ ] (اِخ) نام دهستان سن و اُواز از
ایالت ورسای. دارای ۴۶۰۳ تن سکنه. و
راه آهن از آن میگذرد.

[ پِ ک ک ] (اِ) بند انگشت دست و
انگشت پای را گویند. (برهان قاطع). || (اِ
صوت) نقل آواز خندهٔ ناگهانی که مانع شدن از
آن را نیز خواهند: پِکّی زد بخنده، یعنی با آنکه
میخواست از ...

[ پُ ] (اِ) هر چیز گندهٔ ناهموار و
ناتراشیده را گویند و مرادف لک باشد چنانکه
گویند لک و پک. (برهان قاطع):
ای شوربخت مدبر معلول شوم پی
وی ترش روی ناخوش مکروه لک و پک.
پوربهای جامی.

[ پَ ] (اِ) غوک. وزغ. چغز. قرباغه. بزغ.
مکل. (اوبهی). قاس. غنجموش. ضفدع :
ای همچو یک پلید و چنو دیده ها برون
مانند آن کسی که مر او را کنی خَبَک
تا کی همی درآئی و گردم همی ...

( ~.) (ص .) 1 - بی هنر. 2 - خودپسند. 3 - پله ، پله های نردبان .

(پُ) (اِ.) (عا.) 1 - یک بار کشیدن سیگار و چپق . 2 - برجستن و فروجستن .

( ~.) (اِ.) 1 - گنده و درشت . 2 - جامة سخت و درشت .

(پِ) (اِ.) بند انگشت دست یا پا.

(پَ) (اِ.) وزغ ، قورباغه .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca پک sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki پک sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful