پاس

پاس nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca پاس nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ سُ ] (اِخ) شهری مستحکم به باویر
بر ساحل دانوب با ۲۴۰۰۰ تن سکنه و آن
مرکز روحانیت و دارای صنعت فلزسازی و
مرکز تجارت نمک است.

(اِ) حَرَس. حراست. نگاهبانی.
نگهبانی. نگاهداری :
دلیر و خردمند و هشیار باش
بپاس اندرون سخت بیدار باش.فردوسی.
تو کرپاس را دین یزدان شناس
کشنده چهار آمد از بهر پاس.
فردوسی (شاهنامه ج ۴ ص ۱۵۹۹).
بهر پاس است مار بر سر گنج ...

[ په . ] (اِ.) 1 - نگهبانی ، حراست . 2 - رعایت ، احترام . 3 - یک نوبت از چهار
نوبت شب . 4 - نگاهداشت ، حق شناسی . 5 - عمل حواله دادن کسی به جایی یا کس دیگری .
؛~ خاطر کسی را داشتن رعایت حال وی را کردن .

[ فر. ] ( اِ.) 1 - عمل فرستادن یا روانه کردن چیزی به ویژه توپ به سوی بازیکن
دیگر. 2 - حرکات دست مانیه تیزور برای خواب کردن کسی .


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca پاس sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki پاس sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful