بینی

(اِخ) یوسف بن مبارک بن بینی. محدث
است. (منتهی الارب).

(اِ) ترجمهٔ انف. ظاهراً مرکب است
از بین بمعنی بینش و یای نسبت زیرا که این
عضو مرئی میشود یا آنکه متصل بچشم که
محل بینش است واقع شده و بهر تقدیر از
صفات و تشبیهات اوست یعنی آنچه در ...

(صوت) مأخوذ از مادهٔ مضارع دیدن
(مانند گویی و گوییا و دیگر قیدها و اصوات
مأخوذ از فعل) بمعنی چه بسیار خوب را
فرهنگ شعوری در بی بی آورده و آن را
صورتی از به به دانسته. چه نیکوست. طوبی.
(یادداشت مؤلف). نیکو. ...

Farsca - Farsca lüğətdə Farsca بینی sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki بینی sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.