بهت

بهت nədir, Farsca nə məna gəlir, Farsca بهت nə mənasıdır? Farsca - Farsca

[ بَ ] (اِخ) قومی از برهمنان و آنرا اهل
اردو بهایت نیز گویند... و این لفظ هندی است.
(از آنندراج) (از غیاث).

[ بَ ] (هندی، اِ) این نام هندوی است و
معنی او رفتن ستاره است به روزی .
(التفهیم). لفظ هندی است و نزد منجمان
حرکت کوکبی بود در زمان معین مثل ده روز
یا پنج روز یا کمتر یا بیشتر. چون مطلق ...

[ بُ ] (ع اِمص، اِ) دروغ. (منتهی
الارب). کذب و دروغ. (ناظم الاطباء).
|| افترا. (فرهنگ فارسی معین). || (ص،
اِ) جِ بَهوت . (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).

[ بَ ] (ع مص) حیران کردن. (ترجمان
القرآن). متحیر و سرگشته شدن. (از اقرب
الموارد). متحیر ماندن. قال اللََّه تعالی:
{/Bفَبُهِتَ اَلَّذِی کَفَرَ وَ اَللََّهُ لاََ یَهْدِی اَلْقَوْمَ
اَلظََّالِمِینَ .۳۹-۴۷۲:۲۵۸/} (منتهی الارب). مدهوش
شدن و ...

[ بَ / بَ هَ ] (ع مص) دروغ بستن بر
کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). || ناگاه گرفتن.
|| غالب شدن. (منتهی الارب) (ناظم
الاطباء) (آنندراج). || ...

[ بَ ] (ع اِ) سنگی است. (منتهی
الارب). نام یک نوع سنگ. || رخنه.
|| جدایی و افتراق. || حیرت. (ناظم
الاطباء).

[ بَ هَ ] (هندی، اِ) نوعی از طعام باشد و
بعضی گویند شیربرنج است و بعضی گویند
فرنی است که برادر پالوده باشد و بعضی
گویند حلوای برنج است و معرب آن بهط
است. (برهان) (آنندراج) (هفت قلزم). مأخوذ
از هندی، یک نوع ...

(بَ یا بُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - سرگشته ماندن ، خیره شدن . 2 - عاجز شدن ، درمانده
گشتن .

(بُ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - کذب ، دروغ . 2 - افترا.


Farsca - Farsca lüğətdə Farsca بهت sözünün Farsca mənası nədir? Farsca dilindəki بهت sözünün Farsca dilindəki mənasını yuxarıda oxuya bilərsiniz.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful